چه آن زمان که تازه پا به عرصه گذاشته بود و چه حالا که سخنرانی هایش داغ تر و پر طرفدارتر شده ، همواره و همزمان با سخنانش تحسین طرفداران و البته نارضایتی منتقدانش را برانگیخته است. او در تازه ترین سخنرانی اش ، پیش از خطبه های نماز جمعه قم ، خیلی صریح و بی رودربایستی در باره نقش حوزه علمیه قم در دفاع نظری و عملی از دین سخن گفت و تأکید کرد برای این منظور حوزه علمیه قم باید خودش را تکان دهد. او همچنین با اشاره به سیره امیر المؤمنین (ع) گفت: صاحبان فیش های نجومی ، عاملان اختلاس های بزرگ و مدیران دروغگو را باید در نماز جمعه شلاق بزنیم.
عدالت؛ مسأله این است
زاده سال 1343 در مشهد مقدس ، همه چیزش را در معرفت ، سیاست ، زاویه نگاه به زندگی و بینش دینی و اجتماعی، مدیون پدرش «حاج حیدر رحیم پور ازغدی» است . پدری که انگار سرخط های سبک زندگی را با رفتارو منشی که داشت به فرزندانش آموخت و سبب شد «حسن رحیم پورازغدی» بدون اینکه پدر حتی یک بار برای آموزه هایش جلسه درس و یا سخنرانی برگزار کند ، تبدیل شود به سخنرانی زبر دست و سرشناس که سخنانش همواره و در هر حوزه ای اعم از فرهنگ، سیاست ، اجتماع ، تاریخ , هنر و ... که باشد باز هم هر جور هست گره می خورد به بحث شیرین «عدالت».
او در تعریف از پدر و نقش او در زندگی اش می گوید: «پدرم را آدم مخصوصی میشناسم که هنوز هم وقتی به ایشان خیره میشوم، گاه تحسین و تعجب، گاه لبخند شوق، گاه عصبانیت و غالباً دلتنگی شدید به من دست میدهد. گمان میکنم ایشان را بیش از ظرفیت خودم دوست دارم...» .
روحانی سابق
حالا نه اینکه گمان کنید «رحیم پور» همه دانسته ها و توانایی های امروزش را بدون هیچ درس و کلاس و دانشگاهی تنها از پدر آموخته است. البته دانشگاه رفته هم نیست و به قول «حجت الاسلام نقویان» یک دیپلمه ساده است اما از آن طرف تحصیلات حوزوی در حد «خارج فقه» دارد. به گواهی عکس هایی که البته من هرچه گشتم پیدا نکردم تا مدتی ملبس به لباس روحانیت بوده ، از سال 81 عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است ، سردبیری و مدیر مسؤولی نشریه «کتاب نقد» را به عهده دارد و علاوه بر سخنرانی های بیشماری که خیلی از آنها را شنیده و دیده اید بیشتر از 10 عنوان کتاب تألیف کرده و مقاله های زیادی نیز از او به چاپ رسیده است. تحلیل های جالبی که گاه درزمینه برخی مسایل روز ایران و جهان ارایه می دهد سبب شده از رزمنده دیروز جنگ سخت به عنوان سردار عرصه جنگ نرم نیز یاد کنند.
هم حوزه ، هم دانشگاه
اگرچه برای تحصیل به دانشگاه نرفته اما این دلیل نمی شود برای تدریس به آنجا نرود. در ضمن انتقادهایش از دانشگاهها در روزی که گفت :« فایده دانشگاهها چیست؟ دانشگاهها بهجز هزار دکتر و فوقلیسانس چه محصول دیگری داشته است... کارآمدی آقای مهندس و دکتر فقط برای جلسات خواستگاری یا جلساتی است که با آن بتوانند پز بدهند و به درد دیگری نمیخورد... در هیچ کجای دنیا مانند ایران عقده دکتر شدن نداریم » ربطی به حوزوی بودن خودش ندارد. وقتی پای انتقاد و حرف زدن از مشکلات و موانع پیشرفت و برپایی عدالت وسط باشد «رحیم پور» اهل مهربانی کردن با مشکلات حوزه های علمیه هم نیست. بنابراین سخنان دو سه روز پیش او در باره حوزه علمیه قم ، اولین انتقاد او از حوزه های علمیه نبود بلکه سال 93 نیز گفته بود: «ریشه سکولاریسم در داخل حوزه های علمیه است ... اسلامی که در برخی از حوزه های علمیه ارائه می شود جز عزداری و زیارت هیچ چیز نیست در حالی که ما نیاز داریم مباحثی چون تعریف زیبایی شناسی اسلام یا بحث اخلاق در قلمرو هنر یا تعریف جدید از خانواده را ارائه دهیم».
نماز جمعه ممنوع!
جدای از یکی دو تیم ترور (البته نه ترور بیولوژیکی) که طبق گفته رحیم پور در کردستان عراق تجهیز شده و تا به حال سه بار قصد ترور او را داشته اما دستگیر شده اند، میان دشمنان و منتقدانش همه جور آدمی پیدا می شود. از تکفیری ها، شیعیان لندن نشین و اپوزیسیون خارج کشور بگیرید تا منتقدان اصلاح طلب یا اصولگرای داخلی، دولتی ها ، ضد دولتی ها و... یکی از انتقادهایی که منتقدان و مخالفانش داخلی اش همیشه مطرح می کنند، تند روی و تند گویی های گاه و بیگاهش است. «رحیم پور» البته صراحت و رک گویی عجیبی دارد. وقتی در سخنرانی هایش باب انتقاد را باز می کند (البته این باب همیشه برای او باز است) اهل ملاحظه و رعایت کردن بسیاری از توصیه های ریز و درشت نیست و تا حرفش را نزند، ول کن کار نیست. حتی اگر سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه تهران در سال 93 باشد و یا خطبه های نماز جمعه مشهد مقدس (همین امسال) ! اوایل مرداد ماه بود که در نماز جمعه مشهد ، اول از ستاد نماز جمعه تهران انتقادکرد و گفت: «در نماز جمعه تهران از بنده برای سخنرانی دعوت شد، اما وقتی متوجه شدند میخواهم اسنادی را برای مسأله نفوذ ارائه کنم، فوری سخنرانی من لغو شد...» بعد هم اضافه کرد: نماز جمعه جای کلی گویی و انشا خواندن و...نیست! در واکنش به این سخنان رئیس سابق ستاد نماز جمعه تهران گفت: « علت دعوت نشدن ایشان ، انتقاد ناپذیری و و برچسب بی سوادی زدن به رسانه های اصولگرا بود». رئیس ستاد نماز جمعه مشهد نیز گفت: باید کسانی برای نماز جمعه دعوت شوند که وقتی پشت تریبون قرار می گیرند بتوانند آن را مدیریت کنند... تا وقتی من باشم نخواهم گذاشت ایشان در نماز جمعه مشهد سخنرانی کنند».
مرده شور هیکلت را ببرد!
یک عیب پای ثابت برنامه های تلویزیونی بودن همین است که منتقدانت تو را سخنران حکومتی قلمداد می کنند و مخالفانی که از حرفهایت وحشت دارند نیز از تو با عنوان مأمور امنیتی ، عامل رژیم ، عضو سپاه قدس و...نام می برند! سایت هایی هم پیدا می شوند که بگردند وسط حرفهایت تا بُل بگیرند و همان را هم علیه تو عَلَم کنند.مثل ماجرای «مرده شور هیکلت را ببرند»! ظاهراً «رحیم پور» در یکی از سخنرانی هایش زنی را مثال می زند که پس از 10 سال زندگی مشترک حاضر به بارداری و بچه داری نشده تا هیکلش به هم نخورد و همین ماجرا سبب جدایی زن و شوهر می شود. آخرش هم اضافه می کند:مرده شور هیکلت را ببرند! برخی از سایتها روز بعد همین را تیتر می کنند و با تحریف سخنان « رحیم پور» مطلب را جوری می نویسند که انگار خطاب او به همه زنان است.
حالا بی اخلاقی برخی سایتها به کنار اما اگر قرار باشد تلویزیون با زیاده روی در میدان دادن به یکی دو چهره و سخنران ، گزک دست منتقدان و مخالفان بدهد آن وقت ممکن است بزودی شاهد سوختن و حیف شدن چهره ای مانند «رحیم پور» باشیم که مخاطبان جدای از تند گویی های گاه و بیگاه ، نگاه تیزبین و زبان رک گو و صریحش را دوست دارند.
نظر شما